سرخ صورتم از سیلی ،
اما زرد تنم
یوسف هم دست
حق و پاره پاره پیرهنم
یوسف هم دست
حق و پاره پاره پیرهنم
از درون همه ویرونم ، اما ظاهرم آباد
شهر خاموشانه قلبم ، رو لب هام پره فریاد
من همه نقدینه هام رو پای عاشقی دادم
پا به زنجیر و اسیرم اما از خودم آزاد
سرخ صورتم از سیلی ، اما زرد تنم
یوسف هم دست
حق و پاره پاره پیرهنم
یوسف هم دست
حق و پاره پاره
پیرهنم
آبروم رفته از دست آوازه های عشق
مونده ام بی پناه ، پشت دروازه های عشق
روز بی ابرم و مثل خارم به چشم شب
قلب من شده باز ، سپر تازه های عشق
سرخ صورتم از سیلی ، اما زرد تنم
یوسف هم دست
حق و پاره پاره
پیرهنم
یوسف هم دست
حق و پاره پاره پیرهنم
لالا لالا لالایی
عزیز نازنین من لالایی
بخواب این آخرین
خواب تو شیرین
پس از این قهرمان قصههایی
تو ای سرباز و ای فرزند بهتر
تو
ای سرباز و ای فرزند بهتر
جدا از بستر و آغوش مادر
به غسلت میبرم با دیده
تر
به غسلت میبرم با دیده تر
به تو پوشم کفن از یاس پرپر
لالایی
لالایی لالایی
عزیز نازنین من لالایی
بخواب این آخرین خواب تو شیرین
پس از
این قهرمان قصههایی
به اون گوری که شد گهواره تو
به اون گوری که شد
گهواره تو
برای پیکر صد پاره تو
میخونم من اگه بسته ز بیداد
گلوی مادر
بیچاره تو
شد از خون تو خاک جبهه رنگین
در اون ظلمت سرای سرد و
غمگین
بخواب ایران ز تو بر جا میمونه
عزیزم آخرین خواب تو
شیرین
لالایی لالایی آی لالایی
عزیز نازنین من لالایی
بخواب این آخرین
خواب تو شیرین
پس از این قهرمان قصههایی
به اون گوری که شد گهواره تو
به اون گوری که شد گهواره تو
برای پیکر صد پاره تو
میخونم من اگه بسته
زبیداد
گلوی مادر بیچاره تو
شد از خون تو خاک جبهه رنگین
در اون ظلمت سرای
سرد و غمگین
بخواب ایران ز تو بر جا میمونه
عزیزم آخرین خواب تو
شیرین
لالایی لالایی آی لالایی
عزیز نازنین من لالایی
بخواب این آخرین
خواب تو شیرین
پس از این قهرمان قصههایی
لالایی لالایی آی
لالایی
عزیز نازنین من لالایی
بخواب این آخرین خواب تو شیرین
پس از این
قهرمان قصههایی
در این حریم شبانه ستم گرفته
در این شب خوف و خاکستر که غم
گرفته
رفیق روزان روشن رهایی من
ستارهها را صدا بزن دلم گرفته
قامت
یاران از تبرداران اگر شکسته
جنگل جاری رو به بیداری به گـل نشسته
بهار
من
رو به بیداری جنگل جاری جوانه بسته
ستاره سوسو نمیزند اگرچه بر
من
رفیق شبهای بیکسی ای سر به دامن
در این سکوت سترون سنگر به سنگر
چراغ
خورشیدواره چشم تو روشن
قامت یاران از تبرداران اگر شکسته
جنگل جاری رو
به بیداری به گـُل نشسته
بهار من
رو به بیداری جنگل جاری جوانه
بسته
قامت یاران از تبرداران اگر شکسته
جنگل جاری رو به بیداری به گـُل
نشسته
رو به بیداری جنگل جاری جوانه بسته
جنگل جاری رو به بیداری به گـُل
نشسته
کاش بدونم از کدوم جاده میای تا دو تا
دستامو دروازه کنم
گریه ها مو سر بدم رو دامنت روی سینت نفسی تازه کنم
کاش بدونم از
کدوم جاده میای تا بشینم لحظهها به انتظار
دوتا چشمام فانوس جاده بشن تا ببینی جادهها
رو در شب تار
عشق من بیا که اینجا بی تو موندن نداره بیا تا غصه بمیره منو
آروم بذاره
زندگی بی تو یه زندونه برام کاش بدونی عمر من مثل یه مهمونه برام
کاش بدونم از
کدوم جاده میای تا بشینم لحظهها به انتظار
دوتا چشمام فانوس جاده بشن تا ببینی جادهها رو در شب
تار
کاش بیای تا با
صدای قلب تو جون بگیرم عمر رو اندازه کنم
از دلم غصه رو بیرون بریزم با یه بوسه نفسی تازه کنم
کاش بدونم از
کدوم جاده میای تا بشینم لحظهها به انتظار
دوتا چشمام فانوس جاده بشن تا ببینی جادهها رو در شب
تار
عشق من بیا که اینجا بی تو موندن نداره بیا تا غصه بمیره
منو آروم بذاره
زندگی بی تو یه زندونه برام کاش بدونی عمر من مثل یه مهمونه برام
کاش بدونم از
کدوم جاده میای تا بشینم لحظهها به انتظار
دوتا چشمام فانوس جاده بشن تا ببینی جادهها رو در شب
تار
کاش بدونم از
کدوم جاده میای تا بشینم لحظهها به انتظار
دوتا چشمام فانوس جاده بشن تا ببینی جادهها رو در شب
تار
کاش بدونم از
کدوم جاده میای تا بشینم لحظهها به انتظار
دوتا چشمام فانوس جاده بشن تا ببینی جادهها رو در شب
تار
کاش بدونم از
کدوم جاده میای تا بشینم لحظهها به انتظار
دوتا چشمام فانوس جاده بشن تا ببینی جادهها رو در شب
تار
کاش بدونم از
کدوم جاده میای تا بشینم لحظهها به انتظار
دوتا چشمام فانوس جاده بشن تا ببینی